7 نکته نوری درعکاسی خیابانی
دفعهی آخری که عکاسی کردم،نور مناسبی نداشتم اما عکسهای خوبی گرفتم. البته میتوانید روز دیگری عکاسی کنید، اما اگر فردایش بلیت برگشت داشته باشید و دیگر نتوانید به موقعیت مورد نظر برگردید، چه میکنید؟
عکاسی خیابانی به دلیل بهرهگیری از نعمت طبیعی نور، با عکاسی استودیویی و عکاسی با فلاش متفاوت است. در این نوشته 7 نکته از نوردهی در عکاسی خیابانی را میخوانید که به شما کمک میکند بیشترین استفاده را از نور روز داشته باشید.
این نوشته به رابی جانگ تقدیم میشود.
مقدمه
عکاسی به نور بستگی دارد پس هر نکتهای پیرامون عکاسی لزوما به نور مرتبط میشود. در مقالهی پیشرو از چیزهای مختلفی صحبت خواهمکرد، از موقعیتهای نوری مختلفی که با آنها روبرو میشوید تا راههای برآمدن از عهدهی نوردهی این موقعیتها. ایدهی اصلی مقاله، توانایی داشتنِ بهترین عملکرد در موقعیتهای متفاوتِ نوری در عکاسی است.
انواع نور در عکاسی خیابانی
1. زود بیدارشدن/عکاسی وقتی هنوز هوا تاریک است:
زمان طلایی معمولا” به موقعی گفته میشود که خورشید در حال طلوع یا غروب کردن است. نور خورشید زیباست. با توجه به زمان عکاسی، رنگها میتوانند از سرد(آبی) به گرم(قرمز) تغییر کنند. نکتهی دشوارکنندهی ماجرا این است که این تغییر نور سریع رخ میدهد،خیلی سریع!
پس اگر میخواهید در زمان طلایی عکاسی کنید، بهتر است خیلی زود از خواب بیدار شوید و از خانه بیرون بروید. این موقع، زمانی است که کسبه روزشان را شروع میکنند و کارگرهای خیابان مشغول کارند. معمولا خیابانها خالی از مردم عادی هستند اما خیلی از مردم به خاطر شغلشان در خیاباناند.
اگر موقع غروب عکاسی کنید، سوژهتان تغییر میکند.مغازهدارها تعطیل میکنند، فروشندههای خیابانی چراغ چرخدستیشان را روشن میکنند و نور مصنوعی با نور طبیعی درمیآمیزد. البته مردم بیشتری بیرون هستند، ساعت کاری به پایان رسیده و مردم در خیابانها استراحت میکنند.
عکاسی در غروب- نور شدیدی دیده نمیشود.
در این زمان به علت نور نرم، سایهها شدید نیستند و نور مناسبی برای عکاسی پرتره وجود دارد. چون نور ناکافی است احتمالا با ایزوی بالاتر یا سرعت شاتر پایین عکاسی میکنید. همچنین چون نور بهسرعت تغییر میکند، عکاسی با حالت Aperture Priority ایدهی خوبی است. نور در این زمان، در فاصلهی دو ساختمان مجاور تغییر میکند.
هنگام عکاسی در صبح زود یا شب، باید از چهار زمان متفاوت آگاه باشید: تاریکروشن نجومی، تاریکروشن دریایی، تاریکروشن شهری و طلوع(غروب). درجهی گرمای نور(و متعاقب آن حالت نور) براساس میزان پایینبودن خورشید از خط افق تغییر میکند.خلاصهتر اینکه رنگ آسمان در طول چند ساعت از آبی به حالت معمولاش تغییر میکند.من بهشخصه در تاریکروشن دریایی بیدار میشوم و برای عکاسی از خانه بیرون میآیم.
عکاسی سیاه و سفید در زمان طلایی باعث میشود عکسهایی با سایههای نرمِ زیبا داشته باشید. اگر رنگی عکس میگیرید، رنگهایتان بهترین رنگهای روز خواهند بود. نکتهای که در مورد زمان طلایی خیلی دوست دارم، زمانی است که نور طبیعی با نور مصنوعی رقابت میکند.در عکاسی سیاه و سفید این اتفاق نمیافتد اما در عکاسی رنگی، دو درجه حرارت نوری متفاوت برای جلب کردن توجه در تصویر، با هم میجنگند. عکس پایین را ببینید:
در عکس رنگی، خلاف عکس سیاه و سفید، رنگ زرد تفاوت رنگی ایجاد کرده است.
عکس نکتهی دیگری را هم نمایش میدهد: تفاوت (Contrast) رنگی. وقتی در زمان طلایی در خیابان عکاسی میکنید،به دنبال تفاوتهای رنگی باشید.این تفاوت رنگی معمولا به صورت یک لایهی نور گرمتر با یک نور سردتر در پسزمینه اتفاق میافتد. گرما در عکس نه تنها تفاوت رنگی ایجاد میکند (چشمهای شما ابتدا نقاط گرم عکس را میبیند و بعد روی بقیهی نقاط سردتر تمرکز میکند)، بلکه نوعی حس عمق در عکس هم پدید میآورد. این یک تکنیک هنری قدیمی است: ایجاد عمق با گرمتر کردن نقطهی فوکوس و سرد کردن پسزمینه.
دنبال چه سوژههایی باشیم: تقریبا هر چیزی در این موقعیت، نور خوبی برای عکاسی خواهد داشت، همهی عناصر عکس هارمونی نوری خوبی خواهند داشت زیرا نور موجود در خیابان شدت کمی دارد. در این حالت، تفاوتهای نوری با کنار هم قرار دادن نور طبیعی و نور مصنوعی ایجاد خواهند شد. یا با یافتن تکههای نوری که یک پسزمینهی تاریک را گرم میکنند.
مسائل آزاردهندهی این روش: زود بیدار شدن،ایزوی بالاتر،تغییر سریع نور.
2. خورشید را پشت سرتان بگذارید
حالا شما احتمالا قهوهتان را نوشیدهاید (فقط در حالتی دوست باقی میمانیم که قهوه استارباکس را انتخاب کرده باشید )، خورشید بالا آمده و باید برای این قضیه فکری کرد. وقتی خورشید به میزان مشخصی از خط افق بالاتر میآید، نورها و صحنهها از لحاظ تفاوت نوری، شدیدتر میشوند. اساسیترین نکته در این موقعیت، هرلحظه آگاه بودن از موقعیت خورشید است.
روش هوشمندانه برای عکاسی در نور شدید، قرار دادن خورشید در پشت سرتان است. حالا با رفتن به نقاط سایه، هنوز میتوانید عکسهایی با سایهی نرم بگیرید. اما اگر نمیخواهید خودتان را به فضاهای سایهدار محدود کنید،باید فکری به حال خورشید کنید. عکس بالا بهترین نمونهای بود که توانستم پیدا کنم. خورشید پشت سرم بود و سعی میکردم در جهتی حرکت کنم که از خورشید بیشتر و بیشتر فاصله بگیرم.
وقتی در جایی با نور شدید روبروییم، متعاقبا سایههای شدید هم وجود دارند. سایهها زمانیکه با منظور مشخصی در عکس قرار گرفته شدهباشند و در نرمافزار لایتروم Underexposed شوند، میتوانند همانند عکس بالا به عنصری از چارچوبِ عکس تبدیل شوند. وقتی با نور شدید سر و کار دارید و نوردهی را براساس اجسامِ در معرض مستقیم نور آفتاب انجام میدهید، بقیهی نقاط عکس بهدلیل تفاوت نوری شدید بین اجسام روشن و غیرروشن، Underexposed خواهند شد. به دلیل نور زیاد، میتوانید با سرعت شاتر بالا عکاسی کنید و به همین خاطر پروسهی گرفتن عکس سریعتر انجام خواهد شد.
قرارگرفتن خورشید در پشت سر،مانند داشتن یک دستیار نور در کنارتان است. اگر نمیخواهید تفاوت نوری شدیدی در عکستان داشته باشید و به بازگرداندن بعضی از عناصر عکستان که به دلیل تفاوت نوری زیاد دیده نمیشوند علاقمند هستید،براحتی میتوانید از گزینهی Shadow در نرمافزار لایتروم استفاده کنید.
3. چه کسی از کمی نور خورشید بدش میآید؟
روش دیگری که معمولا مردم دوست ندارند اما برای من جذاب است، قراردادن خورشید در جلو به جای عقب است.اکثرا این روش را دوست ندارند زیرا در این حالت چهرهی سوژه در سایه قرار میگیرد.این همان چیزی است که من خیلی دوست دارم.معمولا چهار روش برای حل این موضوع وجود دارد.
الف. یافتن چیزی برای پنهانکردن خورشید
این همان روشی است که در مورد عکس محبوبم اعمال کردم. وقتی خورشید خیلی درخشان است، پشت برگها، درختها، ستونها و حتی پشت سر آدمها، پنهانش کنید. از شدت نور کاسته خواهد شد. در عکس پایین، خورشید را پشت ساختمان و در گوشهی قاب پنهان کردم. به شخصه وجود خورشید در روبرو را ترجیح میدهم زیرا در اینصورت مجبورم راهی برایش پیدا کنم، چون نمیتوانم نادیدهاش بگیرم.
این هم عکسی که رابی جانگ،خواننده ای که باعث نوشتن این متن شد، گرفته است:
همچنین میتوانید از بدن کسی برای پوشاندن خورشید استفاده کنید:
ب. از خورشید مستقیما عکس نگیرید
وقتی خورشید در مقابلتان قرار دارد، خیلی راحت میتوانید از خورشید عکس نگیرید.چرا باید حتما خورشید در عکستان باشد؟
وقتی خورشید جایی در مقابلتان است و میخواهید از کسی عکس بگیرید،احتمالا سوژه سایه خواهد شد و بهدلیل نوردهی متفاوت،سوژههای تیرهای خواهید داشت که افکت خوبی به عکستان میدهند.
پ. از خورشید مستقیم عکاسی کنید
میتوانید مستقیما از خودِ خورشید عکس بگیرید. برای من، یکی از جذابترین عناصر برای قرارگرفتن در چارچوب عکس، خورشید است زیرا ما به این علت که نمیتوانیم به طور مستقیم خورشید را با چشمهایمان ببینیم، از نگاه کردن به آن پرهیز میکنیم. پس به نظر من، قرار دادن خورشید در عکس میتواند یک سورپرایز تصویری باشد.
ت. نوردهی نقاط برجسته و ترمیم نرمافزاری:
بعضی وقتها با نوردهی به آسمان، از پس نور خورشید برمیآیم و بعد خیلی راحت و با استفاده از نرمافزار لایتروم، نقاطی که سایه شدهاند را بازیابی میکنم. مثل این عکس:
سوژهی عکس نسبت به آسمان روشن، در سایه قرار دارد. بعد از عکاسی با نوردهی بر آسمان، با استفاده از نرمافزار، مرد داخل عکس را بازیابی کردم. به همین دلیل همیشه توصیه میکنم بهجای JPEG به صورت RAW عکاسی کنید چون عکاسی RAW فضای بیشتری برای کلنجاررفتن با عکس میدهد.این هم نسخهی ادیتشدهی عکس:
هشدار: نور خورشید ممکن است عکس را کاملا پر کند ( نوردهی خیلی زیاد یا خورشید خیلی نزدیک به صورت) .در این حالت، شما میمانید و یک عکس بهدردنخور. این عکس را ببینید:
هیچ چیزی در قسمت سفید عکس وجود ندارد. این قسمت از دامنهی تحت پوشش دوربین بالاتر است. کم کردن نوردهی ممکن است موثر باشد اما در آنصورت احتمالا هیچ چیزی در قسمت سیاه عکستان نخواهید داشت!
4. کمی نور از بغل
برای کنار آمدن با نور شدید آفتاب، شما میتوانید خورشید را در پشت سر یا جلوی خود قرار دهید… یا اینکه کاری کنید خورشید از کنار به سوژه بتابد. برای یک عکاسی خوب در زیر نور شدید آفتاب، باید از جهت تابش نور آگاه باشید و نسبت به آن عکاسی کنید. این عکس،مثالی خوب از نور جانبی است.
خورشید با نور شدیدی از سمت راست میتابید. مطمئن شدم میتوانم تصویر مردی که داشت به جهت تابش نورِ آفتاب نگاه میکرد را بگیرم و عکس گرفته شد. شما میتوانید از کسی که صورتش در جهت مخالف است هم عکس بگیرید، اما حالت چهره در موقعیت صورت رو به نور خورشید، چیز دیگری است که مرا به وجد میآورد. البته تنها شما هستید که میدانید چه عکسی میخواهید بگیرید. در عکس پایین، از داخل آب از این ماهیگیر عکس گرفتم:
و برای این عکس، خورشید از بالا و سمت راست میتابید. راهرویی ار نور درست شده بود و بقیهی عکس تا حد زیادی داخل سایه بود:
از نظر من، بعنوان یک عکاس، باید نور شدید را بپذیریم و از عهدهاش بربیاییم. همین نکتهها به رشد روند عکاسی ما کمک میکند.به علاوه اینکه، همیشه میتوان کارهای جالبی با یکتکه نور انجام داد مثل این عکس:
و در آخر، به دنبال سایههایی باشید که به خاطر تابش نور به صاحبانشان، به وجود آمدهاند. مانند این عکس:
5. از دست نور شدید به سایه پناه ببرید
آخرین راه برای کنار آمدن با نور شدید این است که بهسادگی کاملا نادیده اش بگیرید. به نواحی سایهدار بروید و به کلی صحنههای با تفاوت نوری بالا را نادیده بگیرید. میتوانید مکانهایی را پیدا کنید که تنها به خاطر موقعیتشان در سایه قرار دارند:
همچنین میتوانید دوربین را به سمت مردمی که در فضاهای داخلی هستند یا تصاویر منعکس روی شیشهها، نشانه بگیرید.
در نظر من وقتی نور شدیدی در محیط بیرونی وجود دارد و شما در یک مکان داخلی مانند ایستگاه قطار هستید، سوژههای جذاب بیشماری در انتظارتان قرار دارد. مثل این عکس:
وقتی بیرون شدیدا آفتابی است، میتوانید از فضاهای داخلی استفاده کنید مثل اتوبوس،کافه و غیره. یا از سایهی ساختمانها بهره ببرید.در این حالت نور نرم خواهد شد و موقعیت مناسبی برای عکاسی پرتره پدید میآید مانند این عکس:
این عکس را در یک بازار نمناک در سایه گرفتم. نگاه کنید چگونه سایهها به چه نرمی و ظرافتی صورت سوژه را فرا گرفتهاند. این عکس را با عکس مرد ماهیگیر که دستهایش از قایق بیرون بود، مقایسه کنید.
6. هوای تیره
در این حالت، خورشید میدرخشد اما ابرها تمام نور را جذب و بعد پخش میکنند. این هوا بهترین زمان برای عکاسی پرتره است اما در عکاسی خیابانی به معنای عکسهایی با تفاوت نوری میباشد. وقتی هوا ابری و نور خورشید نرم و اندک است،باید با سرعت شاتر پایین و ایزوی بالا عکاسی کرد.
شرایط در هوای ابری سختتر میشود. در حضور نور مستقیم خورشید، میتوانید با استفاده از تفاوت نوری زیاد موجود در عکس، چشم بیننده را به سمت سوژهی مورد نظرتان سوق دهید؛ اما وقتی ابرهای زیادی در آسمان وجود دارند، بعلت جذب و پخش نور بوسیلهی ابرها این امکان از دست میرود.
پس برای جلب توجه نگاه بیننده باید از ترکیببندی مناسب استفاده کنید مثلا استفاده از خطوطی که در عکستان به سوژهی مورد نظر میرسد.یا میتوانید با روشنتر کردن سوژه و تیره کردن پسزمینه حواسِ بیننده را به سوی سوژه جلب کنید. مانند این عکس:
چگونگی جذب نگاه بیننده به عکس در نبود نور خورشید،کاملا وابسته به عملکرد عکاس است. این کار را با روشهای دیگری مثل استفاده از تفاوتهای رنگی موجود در عکس و غیره هم میتوانید انجام دهید.
7.روزهای بارانی:
اگر باران میبارد: بدوید. آب برای دوربین عکاسی مثل مادهی کریپتونیت1 است در مقابل سوپرمن. باران یکی از دلایلی است که باید کیف دوربین با لایهی داخلی مقاوم در مقابل باران داشته باشید یا یک پانچوی 99 سنتی بخرید و همیشه همراهتان باشد. اگر آب وارد دوربین شود، احتمالا دیگر کار نخواهد کرد. اگر این اتفاق افتاد، دوربین را در کیسهی برنج بگذارید و بعد قطعاتش را باز کنید (مواظب تخلیهی الکتریکی باشید) و بعد داخل دوربین را با هوای سرد یک سشوار خشک کنید.
بعد از باران، موقعیتهای مناسبی برای عکاسی وجود دارد، بخصوص بازتابها که جذابیت صحنهها را چندبرابر میکنند. باید اعتراف کنم خیلی بعد از باران عکاسی نمیکنم، پس این عکس را که تصادفی انتخاب کردهام، ببینید:
اما در هرصورت،پس از باران هوای تیرهای خواهیم داشت. پس به موقعیت هوای تیره که بالا توضیح دادم، برمیگردیم.
شما همیشه میتوانید داخل بمانید و از بیرون عکاسی کنید. از آنجایی که معمولا در هنگام بارش، هوا ابری است،همان نکات هوای ابری در این زمینه هم صادق است. فقط مواظب باشید آب داخل دوربینتان نرود.
چیزهایی که باید دنبال کنید: تضادهایی که توجه را به سوژهی عکس جلب کنند، خطوط برجسته و بازتابها
مسائل آزاردهندهی این روش: نبودِ خورشید!
7. شب
شب را دوست دارم چون وقت خوبی برای مکیدن خون 2 بیرون رفتن است. اگر بخواهم دقیقتر توضیح بدهم، خیلی اهل عکاسی در شب نیستم. عکاسی، هنر کار با نور است. وقتی نوری وجود ندارد، دو تفکر مختلف بوجود میآید:
الف. عکاسی بدون فلاش
گروه اول بهجای فلاش، به استفاده از ایزوی بالاتر اعتقاد دارند. من این حرفِ هنری کارتیه برسون را خیلی دوست دارم که با وجود فیلمهای با سرعت بالا دیگر نیازی به استفاده از فلاش نیست. نکتهی عکاسی در نور اندک این است که باید با ایزوی بالا کار کنید و مجبورید از مکانها و اجسام نوردار مانند رستورانها و چراغ خیابانها عکاسی کنید. در شب باید با ایزوی بالا و احتمالا سرعت شاتر پایین کار کنید.
اما مساله اینجاست که هنگام عکاسی با بعضی از دوربینها در نور کم، حتی نمیتوانید عکستان را روی LCD دوربین ببینید.
ویگی بزرگ (نام مستعار آرتور فلینگ) این روش از عکاسی را خیلی محبوب کرد (بعدتر کسانی مانند بروس گیلدن این روش را ادامه دادند). اگر به عکاسی با فلاش علاقهای ندارید، به ایزوی دوربینتان اعتماد کنید یا از نور مصنوعیای که از منابعی مانند مغازهها یا ماشینهای گذری ساطع میشود، استفاده کنید:
ب. عکاسی با فلاش
فلاش دوربین را راه بندازید و در تاریکی، نور تولید کنید. نکته مثبت این روش این است که تقریبا در همه جا میتوانید عکس بگیرید. اما قسمت بحثبرانگیز ماجرا همان است که کارتیه برسون میگوید: عکاسی با فلاش مانند اسلحه حمل کردن در یک کنسرت است.با فلاشزدن، توجه همه را به سوی خود جلب میکنید.
اصل کاهش نور این قضیه را تضمین میکند که نقطهی فوکوس شما روشن و پسزمینهی عکس به سمت سیاهشدن محو خواهد شد.با فلاش میتوانید به آسانی و فوری تفاوت نوری مورد نظر را ایجاد کنید. نکتهی جالب در مورد عکاسی با فلاش این است که اگر دکمهی شاتر را نگه دارید، با ایجاد دنبالههای نوری میتوانید افکتهای جذابی تولید کنید.
شما هر فلسفهای داشته باشید، شب همان شب است. مردم فارغ از کارهای روزانه، بیرون نشسته اند و مینوشند. اگر به مراکز شلوغ بروید، مغازهها بسته و بارها باز هستند و فروشندههای دورهگرد مشغول کارشاناند. مسیری که برای عکاسی در شب انتخاب میکنید( با فلاش یا بدون فلاش) ، سوژههای عکاسیتان را به شما دیکته میکند.
شما نمیتوانید با فلاش از یک منظرهی شهری عکاسی کنید، چون عکس به دلیل تفاوتِ نور فلاش در نقاط مختلف، نمایانگر تمام صحنه نخواهد بود.
در عکاسی بدون فلاش در شب باید خیلی دقت کرد، زیرا ایزو بالا و سرعت شاتر هم احتمالا پایین است و هر حرکت کوچکی میتواند عکستان را خراب کند.
میتوانید از افکتهای مخصوص عکاسی با/ بدون فلاش استفاده کنید. برای گرفتن چنین عکسی، باید سرعت شاتر را پایین ببرید و دوربین را همراستا با جهت حرکت سوژه به آرامی حرکت دهید 3. در نتیجه سوژه کاملا واضح و پسزمینه کمی تار خواهد شد. مانند این تصویر:
داستان در عکاسی با فلاش هم یکسان است. سوژهای که فلاش میخورد ثابت و پسزمینه تار خواهد شد. در عکس بالا، سرعت شاتر 8/1 ثانیه بود.هر چقدر سرعت شاتر پایینتر باشد،دنبالهی نوری بوجود آمده در عکس بلندتر میشود. درست کردن دنبالههای نوری در عکس را دوست دارم چون خوب شدنشان به شکلی به شانس بستگی دارند اما فراتر از این، احساس میکنم فلاش، رمز و راز یک عکس را نمایانتر میکند مانند عکس پایین:
عکاسی با فلاش هالهای از رازگونگی در عکس بوجود میآورد بگونهای که نمیتوانید یک نقطه مشخص از عکس را بعنوان موضوع اصلی عکس انتخاب کنید. این زن اینجا چه میکند؟ آیا برای مراسم خاصی لباس پوشیده؟ آیا یک زن … است ؟ او کجاست؟ لانگآیلند؟ فلوریدا؟ لوسآنجلس؟ فلاش سوژه را از پسزمینه متمایز میکند و بعضی وقتها همین هالهی رمزآلود یک عکس ماندگار را میسازد.
به شخصه فقط میخواهم عکس بگیرم. وقتی شب به انتها میرسد، میبینم کجا هستم و چه نوع عکسهایی میتوانم بگیرم. اگر نور کافی وجود داشته باشد و دوربینم امکانش را داشته باشد، ترجیح میدهم با ایزوی بالا عکاسی کنم. به دنبال نور مغازهها و چراغها میگردم.اگر نور ناکافی موجود نباشد، فلاش را راه میاندازم و عکسهایم را میگیرم.
چون تنها هدف عکسگرفتن است، با تمام سختیها کنار میآیم. امکان عکاسی بدون فلاش در نور کم، بستگی به دوربینتان دارد. تمام عکسهای این مقاله با یک دوربین Ricoh GRD IV که سنسور کوچکی دارد، گرفته شدهاند. دوربینهای با سنسور کوچک بهراحتی نویز تولید میکنند و انتخاب مناسبی برای عکاسی بدون فلاش و ایزوی بالا نیستند. اگر دوربینی با سنسور APSC بزرگتری مانند Nex7 داشتم، آنوقت خیلی راحتتر صحنههای مدنظرم را با ایزوی بالا و بدون فلاش میگرفتم.
مجبورم شما را یا این نوشتهی روی تابلوی نوری ترک کنم!
نتیجهگیری
خوب، این تمام نکاتی بود که میخواستم بنویسم. امیدوارم کمک اندکی به شما کرده باشم. خودتان باشید، تمرکز کنید و به عکاسیتان بپردازید…در هر موقعیت نوریای!
1.کریپتونیت در کمیکاستریپ سوپرمن به مادهای اطلاق میشد که میتوانست به سوپرمن آسیب برساند.
2.شوخی کلامی نویسنده
3.Panning
نوشته الیور دونگ
ترجمه پیمان یزدانی
نظری دهید